Friday, January 4, 2013

مرحوم غلامرضا تختی



 غلامرضا تختی۵  شهریور ۱۳۰۹ در تهران - ۱۷ دی ۱۳۴۶ در تهران. کشتی‌گیر ایرانی، و در فرهنگ ورزشی ایران، نماد پهلوانی و فروتنی است. تختی در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن به همراه امامعلی حبیبی نخستین مدال‌های طلای تاریخ ورزش ایران در بازی‌های المپیک را کسب کرد. او با یک مدال طلا و دو مدال نقرهٔ المپیک، دو طلا و دو نقرهٔ قهرمانی جهان و یک طلای بازی‌های آسیایی در فهرست برترین‌های قرن فیلا در جایگاه سیزدهم قرار دارد. او یکی از سه کشتی‌گیر ایرانی در کنار امامعلی حبیبی و عبدالله موحد است که در تالار افتخارات فیلا قرار دارد.


از راست به چپ:

از راست به چپ:
شادروان جهانبخت توفیق،جهان پهلوان غلامرضا تختی،پهلوان حبیب الله بلور، شادروان محمد علی فردین،پهلوان عباس زندی



قبرستان ابن بابویه،شهر ری

 
پرویز ثابتی از بلندپایه‌ترین مقامات امنیتی رژیم شاه که سال‌ها سمت معاونت امنیت داخلی ساواک را برعهده داشت، سال گذشته بعد از چهار دهه، با رد شرکت سازمان متبوعش در آنچه قتل تختی خوانده می‌شود، به صدای آمریکا گفت: «مثلا مرگ تختی که می‌گویند تختی را کشتند. تختی فردی بود که گرفتاری داشت و گرفتاری جنسی و ناتوانی جنسی و گرفتاری خانوادگی پیدا کرده بود و رفته بود سه روز در هتل آتلانتیک مانده بود و ظرف این سه روز رفته بود محضر و کاظم حسیبی از رهبران جبهه ملی را برای قیمومیت پسرش تعیین کرده بود. کسی که سه روز رفته در هتل مانده و برای بچه‌اش هم قیم تعیین می‌کند، یعنی چی؟ یعنی قصد دارد خودش را بکشد دیگر و خودش را هم کشت. بعد این‌ها می‌گفتند نخیر او را کشتند...»
رفقایش می گویند:
تختی از سال ۱۳۴۲ به بعد بار‌ها به ساواک احضار شد و و از نظر مالی در مضیقه قرار گرفت... اطرافیان شاه با ناکامی از نزدیک کردن او به دربار و حکومت، فشار‌ها را افزایش دادند. تختی حتی در مواردی از ورود به ورزشگاه‌ها منع می‌شد.» این را علی میرزایی سردبیر فصلنامه «نگاه نو» دو سال قبل در سالمرگ تختی نوشت. اما دلیل احضار تختی به ساواک چه بود؟ گفته می‌شد او بعد از کودتای ۲۸ مرداد، به یاری خانوادۀ زندانیان سیاسی شتافته و بسیاری از آنان را تحت حمایت خود قرار داده است. این دلسپردگی به مخالفان حکومت در مراسم هفتمین روز درگذشت دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی آشکار شد، آنجا که تختی به رغم هشدارهای ساواک، به همراه یک گروه چهل نفری از ورزشکاران ایران به احمدآباد رفت و به رهبر نهضت ملی ایران ادای احترام کرد. حسین شاه‌حسینی از بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی و اولین رییس سازمان تربیت بدنی پس از انقلاب دربارۀ شرکت تختی در مراسم مصدق می‌گوید: «با وجود محاصره کامل احمدآباد توسط ماموران حکومتی او به محل تدفین مرحوم مصدق می‌رود که البته این کار تختی هم باعث وحشت حکومت شده بود چرا که اگر مردم باخبر می‌شدند که تختی در مراسم حضور دارد از روستا‌ها و اطراف برای دیدن تختی سرازیر می‌شدند و فضا شلوغ‌تر می‌شد، از این رو او را به شدت و با واهمه از مراسم دور کردند.» تختی یک بار که از سوی رییس سازمان تربیت بدنی وقت از او خواسته شد برای بازدید از شاه اقدامی بکند، گفته بود «با کسی که با دکتر مصدق چنین می‌کند و منافع ملی را از بین می‌برد حتی نباید حرف زد...
 جلال آل احمد معتقد بود:
....از آن همه جماعت هیچکس حتی برای یک لحظه به احتمال خودکشی فکر نمی‌کرد. آخر جهان پهلوان باشی و در بودن خودت جبران کرده باشی نبودن‌های فردی و اجتماعی دیگران را و آن وقت خودکشی کنی؟ این قهرمان که خاک «خانی‌آباد نو» را خورده بود هرگز به ناامیدی نمی‌اندیشید؛ آخر امید یک ملت بود، ملت ایران... او مبنا و معنی آزادگی و بزرگی است...